سرزمین باستانی ایران و شهروندان بردبار این کشور در پویش تاریخی خود روزهای تلخ و شیرین و فرازها و فرودهای بهت برانگیزی را تجربه کردهاند که بدون تردید در میان سایر کشورها کمتر تجربهشده است. بررسیهای نهادهای پژوهشی داخلی و خارجی نشان میدهد ایرانیان در سالی که یک فصل آن را پشت سر گذاشتهایم دشوارترین دوره را در برابر خود میبینند و در صورت ادامه شرایط موجود باید خود را برای روزهای سختتر نیز آماده سازند. چیزی که هیچکس در آن تردید ندارد این است که برای عبور از این روزهای نفسگیر همه ایرانیان در هر مقام و منصب و با هر گرایش سیاسی و باورهای اعتقادی دست در دست هم دهند و راه را برای بدتر شدن شاخصهای اقتصادی نظیر بیکاری فزاینده جوانان، نرخ رشد شتابان تورم که به کاهش قدرت خرید شهروندان و کمتر شدن درجه تابآوری آنها منجر میشود، نوسانهای کمرشکن در نرخ ارز و سیاستهای ارزی، سیاستهای ناشناس و نوسانی مالیاتی، کاهش حجم صادرات و…ببندند.
فدراسیون صادرات انرژی بهمثابه یکی از نیرومندترین و بزرگترین تشکلهای اقتصادی ایران به دلیل طبیعت فعالیت اعضای خود و نیز به دلیل اینکه در متن و بطن تحولات اقتصادی ایران قرارداد و با همه بخشهای اقتصاد ایران اعم از بخش ارزی، بخش پولی و بانکی، بخش صنعت و انرژی، بخش تجارت خارجی درگیر است و از سوی دیگر با انبوهی از مدیران، کارکنان، کارگران بنگاههای تحت پوشش 19 تشکل مهم در ارتباط است و با توجه به اینکه ناگزیر است دگرگونیهای سیاست در داخل و سیاست خارجی را که بر فعالیت اقتصادی اثرات غیرقابلانکار دارد را رصد کند و با توجه به اینکه به شماری از تشکلهای دیگر گرهخورده است از هر آنچه که بر سر اقتصاد آمده و در انتظارش است اطلاعات و تحلیل دقیق دارد. اعضای این تشکل بزرگ کارفرمایی ایران به لحاظ شخصیت حقیقی خود بهعنوان یک ایرانی که آرزوی سربلندی و پیشرفت سرزمین مادری خود را دارند و نیز بهعنوان سازمانها و شرکتهای حقوقی که مسئولیت صیانت از سرمایه خود و مهمتر از آن صیانت از نیروی کار خود را که چشم امیدشان چرخیدن چرخ بنگاههاست وظیفه خود میداند در این شرایط سخت برخی نکات را با مدیران ارشد سیاسی و اقتصادی در میان بگذارد.
قبول کنیم تنگنا داریم
یکی از مسائل بسیار بااهمیت در روند زندگی اقتصادی و سیاسی ایران امروز این است که مدیران ارشد سیاسی و اقتصادی ایران در بررسیها و ارزیابیهای خود به اقتصاد ایران دو نگاه بسیار دور از هم دارند. که نشان میدهد یک دیدگاه از دو دیدگاه غیر کارشناسی است. به این معنی که یک گروه باور دارند یا میخواهند ایرانیان را متقاعد کنند که اقتصاد ایران تنگنایی ندارد و وضعیت فعلی آنگونه که گفته میشود تلخ و تاریک نیست. این گروه اصرار دارند بگویند اگر هم مشکلاتی وجود دارد به دلیل این است که دولت فعلی غیرانقلابی است و توانایی ندارد و اگر دولت دیگری بیاید مسائل حل میشوند. از سوی دیگر گروه دیگری از مدیران ارشد سیاسی و اقتصادی باورشان این است که اقتصاد ایران در مقایسه با سالهای گذشته و نیز در مقایسه با کشورهای دیگر و در عرصههای گوناگون دارای مشکلات مهم است. اعضای فدراسیون صادرات انرژی با رصد کامل اقتصاد ایران و بدون توجه به داوریهای جناحی – سیاسی دیدگاه دوم را قبول دارد و اصرار دارد که وضعیت امروز اقتصاد ایران با دشواریهای واقعی مواجه است و نباید به هر دلیلی این تنگناها را نادیده گرفت. اگر همه طیفهای سیاسی و مدیران اقتصادی کشور دراینباره به دیدگاه واحد برسند بخشی از مشکلات حل خواهد شد.
معضل بودجه کل کشور
با فرض اینکه طیفها و جناحهای سیاسی و نیز مدیران اقتصادی در بخش های گوناگون اقتصادی به این نتیجه رسیدند که ایران مشکل دارد و شرایط اقتصاد ایران شرایط یک کشور عادی نیست در گام بعدی باید به این نتیجه واحد برسیم که تنگنای اصلی ما در حال حاضر چیست. آیا تنگنای اصلی سیاست های ارزی است؟ آیا سیاستهای پولی یا سیاستهای مالی تنگنای اصلی است؟ آیا سیاستهای تجاری اعم از سیاستهای داخلی و به ویژه تجارت خارجی مشکل اصلی است؟
اکثریت اقتصاددانان ایرانی و فعالان اقتصادی با گرایشهای گوناگون اندیشهای و فعالیتهای مختلف در نوشتهها و سخنان خود در این سالها به این نتیجه قطعی رسیدهاند که ساختار بودجه ایران به گونهای است که بسترساز تنگناهای دیگر شده است و تا زمانی که ساختار بودجه ایران به تعادل واقعی نرسد و یک بودجه سالم و متوازن و مبتنی بر واقعیتهای اقتصادی تهیه نشود مشکلات اقتصاد ایران همچنان پابرجا میماند و فقط اولویتهای اقتصادی مشکلساز جابهجا میشوند. نگاهی به بودجههای همین دو سال اخیر این معنا را به خوبی نشان میدهد. مشکل بودجه ایران به لحاظ ساختاری این است که دولت و مجلس ابتدا هزینههایی را برای کشور قطعی و غیرقابل تغییر فرض میکنند و پسازآن دنبال راههای درآمدی میگردند که بتوانند این هزینههای غیر منعطف را تأمین کنند. واقعیت امروز ایران را در نظر بگیرید و ببینید مشکلات اقتصاد ایران تا چه اندازه از کسری بودجه سرچشمه میگیرد. بنا بر آمارهای متفاوت در شرایط امروز رقمی معادل 150 هزار تا 200 هزار میلیارد تومان از درامدهای پیشبینیشده در بودجه ما به ازای واقعی ندارند. دولت ایران در این 100 روز سال نو به هر دری میزند تا این کسری بودجه را با درامدهای ناشناس تأمین کند. بهاینترتیب است که شهروندان باور دارند افزایش قیمت دلار و سکه کار دولت است. دولت روزی از فرار مالیات 400 ثروتمند ایرانی میگوید و روزی به صادرکنندگان فشار میآورد که باید تا این تاریخ ارزهای صادراتی را برگردانید و روزگار دیگری به واردکنندگان فشار میآورد که دنبال ارز نباشند و…
فدراسیون صادرات انرژی و صنایع وابسته ایران باور دارد دولت و مجلس محترم و سایرنهادهای قدرت میتوانند پیش از اینکه ساختار درامده و هزینه های بودجه فعلی بر ابعاد گرفتاری ها بیفزاید در نشستی عمومی و با بهره گیری از تجربه و دانش تشکلهای نیرومند اقتصادی اصلاح بودجه را در دستور کار قرار دهند.
صادرات مهمترین گام است
مشکل اصلی بودجه ایران در سال 1399 این است که بر اساس تحلیلهای موجود در تابستان و اوایل پاییز پارسال و تحولات سیاست خارجی؛ سازمان بودجهریزی ایران به این نتیجه رسیده بود که میتوان روزانه یکمیلیون بشکه نفت با میانگین قیمت هر بشکه 50 دلار صادرات داشته باشیم. بهاینترتیب در بودجه سال 1399 درامد برابر با روزی 50 میلیون دلار لحاظ شد. اما تشدید تحریمها و همچنین شیوع ویروس کرونا حسابوکتاب دولت را به همریخت و بخش درآمدی بودجه ناگهان با سقوط مواجه شد. از سوی دیگر گسترش ویروس کرونا و کاهش قدرت خرید شهروندان نیازهای ریالی تازهای را بر هزینههای قبلی دولت اضافه کرد. نکته تأسفبار دیگر این است که کاهش رشد اقتصاد جهانی راه را برای سقوط تقاضا و قیمت برخی از مهمترین فراوردههای صادراتی ایران مثل فراوردههای پتروشیمی و میعانات نفت و گاز و حتی فولاد را هموار کرد و بازهم از میزان درامدهای ارزی و مالیات بر درامد شرکتها کم شد. همه عوامل یادش شده در این سه ماه اخیر منجر به کاهش درامد ارزی شده و بهاینترتیب دولت توانایی تبدیل ارز به ریال را ازدستداده است. حالا باید چه کرد؟ در شرایطی که بازار نفت تا پایان امسال در مسیر افزایش تقاضا و قیمت نمیافتد و تازه اگر چنین شود صادرات نفت ایران تحت تحریمهای شدید توانایی صادرات ندارد عقل و منطق اقتصادی حکم میکند که بنبستها و گرههای کور فعالیتهای صادراتی در سایر بخشهای مستعد را برداشته و بازکنیم تا امیدوار باشیم درآمد ارزی بهدستآمده از سایر فعالیتها بتوانند جای خالی درامد ارزی صادرات نفت خام را پر کنند.
فدراسیون صادرات انرژی و سایر تشکلهای صادراتی آمادگی دارند در نشستهایی کارشناسانه و بر پایه کمک به کشور و دولت تجربههای خود را برای توسعه صادرات در اختیار دولت بگذارند. در شرایطی که کشورهای دیگر نیز با دشواری مواجه شده و با همه نیرو دنبال تسخیر بازارهای صادراتی هستند هرروز تأخیر خسارت آفرین خواهد بود و باید در کوتاهترین مدت به این مسئله رسیدگی شود.
الزامهای توسعه صادرات
توسعه صادرات در حرف و بر روی کاغذ آسان به نظر میرسد اما در عمل یکی از پیچیدهترین و نفسگیرترین فعالیتهای اقتصادی بهحساب میآید. توسعه صادرات در کشورهای کامیاب مثل آلمان در اروپا و کره جنوبی در آسیا و برخی دیگر از کشورها با رعایت الزامهای این فعالیت ممکن شده است. یکی از این الزامها که شاید در صدر دلایل قرار گیرد داشتن روابط گسترده سیاسی با همه کشورهای جهان است. تا زمانی که نتوانیم این مناسبات کمتر تنشزا را در اولویت قرار دهیم توسعه صادرات سختترین کار عالم خواهد شد. از دیگر الزامهای توسعه صادرات سیاستهای ارزی کارآمد و باثبات است. نوسان در سیاستها و دخالت هرروزه و سیاسی و منفعتجویانه انحصاری دولت سد بزرگی برای کامیابی در سیاستهای ارزی است و دولت محترم باید این راهبرد را بپذیرد و در غیر این صورت صادرکنندگان بهمرور دلسرد شده و انگیزههای آنها برای توسعه صادرات کاهش مییابد.
دولت محترم با استفاده از دیدگاههای اقتصاددانان و فعالان بخش خصوصی سیاستهای ارزی منعطف و قابلاجرای تا آخر امسال را از همین امروز تدوین و ابلاغ کند و تغییرات در اجزای سیاستها مگر در شرایط اضطراری را ممنوع اعلام کند. در قلب سیاستهای ارزی نرخ ارز قرار دارد که باید در نشستهای تخصصی درباره آن با توجه به شرایط روز به توافق رسد و از اینکه هرروز یک سیاست ارزی اتخاذ شود اجتناب کرد. صادرکنندگان اصیل ایرانی میهن و سرزمین خود را دوست دارند و در فضای شفاف و غیر آلوده به شبهها و شایعهها بیشتر از برخی گروههای دیگر حاضرند فداکاری کنند و ارزهای صادراتی را زودتر از هر زمان به بازار برگردانند. دولت محترم باید به بخش خصوصی ایران اعتماد کند و برای تأمین نیازهای ارزی خود راه توسعه صادرات را هموار کند. گفتوگوهای سازنده برای باز شدن مرزهای همه همسایههای ایران و انعقاد قراردادهای بلندمدت دوستی با کشورهای طرف تجارت ایران برای دریافت بخشی از بهای کالاهای صادراتی و صادرات بلندمدت و نیز گفتوگو برای کاهش تحریمها در این مسیر قرار میگیرد.
خصوصی سازی واقعی
دولت در هفتههای تازه سپریشده راههای متفاوتی برای تأمین درآمدهای ریالی و ارزی باهدف متوازن کردن بودجه 1399 تجربه کرده است که هرکدام تهدیدها و خطرهای میانمدت و کوتاهمدت خود را دارد و برخی از این راهها بهطور مستقیم و غیرمستقیم به افزایش رشد شتابان نقدینگی و پایه پولی منتهی میشود که همه این راهها بهشتاب گرفتن تورم منجر میشود. دولت اما میتواند برخی از شرکتهای معتبر و دارای مشتری خارجی را در بازارهای جهانی عرضه کند و یا به ایرانیان مقیم خارج و یا نهادهای نیرومند بخش خصوصی عرضه کند و از حراج داراییهای دولت اجتناب کند. خصوصیسازی واقعی بخشی از درامدهای ازدسترفته را جبران میکند و نیز از انحصارهای دولتی موجود میکاهد. بهطور مثال میتوان به فروش سهام شرکت ملی نفت ایران اشاره کرد که در دنیای امروز خریداران واقعی در جهان دارد.