محمد پارسا- رئیس هیئت مدیره فدراسیون صادرات انرژی
رتبهبندی اولویتهای ایران امروز نشان میدهد پس از مقوله بسیار بااهمیت سیاست خارجی و در پله اول این مقوله، داستان تحریم، مؤثرترین موضوع بر کسبوکار ایرانیان است. به این معنی که زندگی ایرانیان با ادامه تحریمهای موجود در سال1400 تیره و تارتر شده و سطح رفاه مادی مردم روند کاهنده را تجربه خواهد کرد. پس از مقوله سیاست خارجی و داستان تحریم و البته مقوله بسیار بااهمیت مقابله با ویروس آزاردهنده و آسیبساز کرونا، بدون تردید ماهیت و کیفیت بودجه سال1400 مهمترین مسئله روز ایران در زمستان آخرین سال قرن حاضر و نخستین سال سدهای است که شروع میشود. متأسفانه و با ناراحتی تمام باید بنویسم که برآیند دیدگاه اقتصاددانان و فعالان اقتصادی و کسانی که به هردلیل با اقتصاد سیاسی سروکار دارند این است که لایحه تنظیمشده بودجه از سوی دولت، بهویژه بخش درآمدی لایحه بودجه ناامیدکننده و غیرواقعی است.
چه باید کرد؟
واقعیت این است که میتوان تا روزهای پرشمار از اینکه بودجه تهیهشده از سوی دولت صدها تنگنای کوچک و بزرگ دارد حرف زد و نوشت و منتشر کرد و بر ضخامت ناامیدی افزود. این واقعیت متأسفانه در ایران شیوع دارد و هر روز دهها تحلیل، خبر و گزارش در این باره از سوی اعضای مجلس، رهبران احزاب و جمعیتهای سیاسی و فعالان اقتصادی تولید و منتشر میشود. اما کار درست و ضروری این است که ببینیم برای عبور از بدترین بودجه قرن چه باید کرد. چند نکته را بهطور خلاصه یادآور میشوم:
1. حقیقت را به مردم بگوییم
آیا جز این است که بودجه سالانه برای اداره بهتر زندگی و کسبوکار شهروندان ایرانی تهیه میشود؟ اگر جز این است که باید به مردم گفت و اگر همین است نیز باید حقیقت را به مردم گفت. گفتن حقیقت به شهروندان و آمادهسازی ذهنیت آنها برای روبهرو شدن با واقعیت مهمترین مسئلهای است که باید انجام شود. پنهان کردن واقعیتهای اقتصاد ایران از شهروندان روزگار همه را غبارآلودتر میکند. حقیقت این است که راههای کسب درآمد از سوی دولت بهویژه درآمد حاصل از صادرات نفت مسدود است. بنابراین، سازمان برنامه و بودجه چیزی جز این نمیتوانسته بنویسد.
2. بودجه سایه داشته باشیم
واقعیت این است که سیاست خارجی ایران با توجه به مجموعه سخنان تا امروز بر زبان آمده از سوی بالاترین مقامهای ادارهکننده کشور در سال1400 – دستکم تا نیمه نخست آن – همین است که هست.
به این ترتیب و با توجه به این واقعیت، باید سختگیری در بخش درآمدی را بالا بگیریم و روی درآمد حاصل از صادرات نفت که روی هم 270هزار میلیاردتومان بهطور مستقیم و غیرمستقیم است حساب باز نکنیم. بنابراین، میتوان با فرض فقدان درآمدهای حاصل از صادرات نفت بهطور مستقیم و غیرمستقیم راههای دیگری را برای کسب درآمد جستوجو کرد (مثل انتشار اوراق قرضه نوین که در یادداشتهای قبلی مفصل توضیح داده شده است.) از طرفی، میتوان فرض کرد اتفاق بزرگی در سیاست خارجی میافتد، نفت صادر میشود و درآمدی نصیب دولت میشود. با این فرض، یک بودجه در سایه هم میتوان نوشت و اگر آن رخداد بزرگ به وقوع پیوست، بودجه سایه را اجرا کرد.
3. راههای کسب درآمدهای تازه را جستجو کنیم
با توجه به اینکه دستکم رقمی نزدیک به 25 درصد درآمدهای بودجه ممکن است محقق نشود، باید دنبال راههای تازه برای درآمد بگردیم تا سال1400 را به نوعی سپری کنیم. قبل از هر چیز، باید باقاطعیت قبول کنیم که راههایی مثل فروش داراییهای دولت از راههای گوناگون مثل خصوصیسازی و دادن سهام شرکتها به طلبکاران و فروش اوراق قرضه، به شکلی که الان هست، راههای بازی نیستند و هرکدام بنابر دلایلی مسدود شدهاند. پس، باید دنبال راههای تازه باشیم.
4. صادرات واقعی را توسعه دهیم
بدون تردید و بیچون وچرا باید قبول کنیم واقعیترین و کارآمدترین راه برای کسب درآمدهای تازه برای شهروندان و دولت، توسعه صادرات است. کشور ما میتواند و باید راه توسعه صادرات حاملهای انرژی مثل گاز، برق، بنزین و سایر فرآوردههای نفت و گاز و پتروشیمی و پس از آن، صادرات کالاهایی که از این حاملها استفاده میکنند و صادرات خدمات فنی و مهندسی و کالاهایی که بهدلیل طبیعی در تولید آنها مزیت داریم و بازارهایی تاریخی برای آنها پیدا شده است را باز کند. شرط کار و پیشرفت در این بخش اما دادن اختیارات به صادرکنندگان واقعی، خبرگان و تشکلهای آنهاست. با احترام به اعضای محترم مجلس و با احترام به مدیران دولت و سایر نهادها باید تأکید کنم توسعه صادرات را صادرکنندگان بلدند و نهادهای ادارهکننده کشور تنها باید گرفتاریهای بوروکراسی، سیاسی و پشتیبانی در بخشهای مختلف را هموار کنند.
به بخش خصوصی اعتماد کنید و اجازه دهید توسعه صادرات رونق بگیرد. آیا کشوری که 50 سال پیش به شوروی سابق گاز صادر میکرد الان نمیتواند در برابر گازفروشی ترکیه (کشوری که خودش گاز ندارد و آن را از ترکمنستان و آذربایجان وارد میکند و از آنجا به اروپا میفروشد) بایستد و سهم خود را بگیرد؟ این یک نمونه بود و میتوان به مسائل جزئی دیگر پرداخت. اما مهم این است که واقعیت را بپذیریم.
با توسعه صادرات ارز بیشتری به کشور وارد میشود و لازم نیست دولت ارز خود را برای کسب درآمد، گران بفروشد یا از بانکها قرض بگیرد و پایه پولی را افزایش داده و تورم ایجاد کند.
2 پاسخ
درود بر جناب مهندس پارسا.با نظر شما تا قدری موافقم ولی باتوجه به روی کار آمدن بایدن در آمریکا و سیاست مثبت وی جهت مذاکره با ایران توجها به سیگنال های سیاسی خاص و احتمالا مذاکرات پشت پرده غیر مستقیم در عمان’ معطوف به اینکه’ حضرتعالی صرفا فقط با اطلاع از مواضع اقتصادی بدون اطلاع از مواضع اینده سیاسی کشور’ چنین نظری را مرقوم فرموده اید’به نظر. دکترین شما برای بودجه ۱۴۰۰ کارا نباشد.
ملخص کلام اینکه دیدگاه اقتصادی باید با مناسبات واطلاعات سیاسی عجین باشد.که در اینصورت است میتواند نسخه ای جامع و عملی برای یکسال کشورتلقی گردد.که صد البته عالیترین مقام اجرایی کشوربه این امر واقف بوده و حداقل من و شما اطلاعاتمان در این زمینه بس کمتر. جهت تبادل نظر میتوانید با شماره ۰۹۱۲۰۵۷۱۲۱۶ تماس بگیرید.یا به همین شماره’ پیام ارسال تا اختلاط افکار نماییم.سپاس استاد خوب.
درود بر جناب مهندس پارسا
با عقیده شمافقط تا چند درصدمحدود موافقم.به نظرم دیدگاه اقتصادی باید باتوجه به اطلاعات سیاسی پیش رو عجین گردد.که من و شما باتوجه به محدودیت تبادل اطلاعات در این زمینه از آن محروم ویا حداقل کمتر بهره ایم.توجها به روی کار آمدن بایدن و سیگنالهای مثبت ارتباط با ایران و لغو تحریم ها’به نظر لایحه ی بودجه اجرایی باشد.
درصورت تمایل به تبادل افکار میتوانید به شماره ۰۹۱۲۰۵۷۱۲۱۶ تماس یا پیام بگذارید.تشکر